دوشنبه 8 اردیبهشت 1404
Search
گزارشی به قلم اسماعیل دهقان پژوهشگر حوزه هیدروپلیتیک و عضو خانه هم‌افزایی انرژی و آب:

خشکسالی انسان‌زاد

در یک گزارش جدید که در سال ۱۴۰۳ از سوی کنوانسیون مقابله با بیابان‌زایی سازمان ملل متحد و با همکاری دو نهاد پژوهشی وابسته به دانشگاه ملل متحد و سازمان همکاری بین‌المللی آلمان منتشر شده، بحران رو به گسترش آب و پدیده خشکسالی انسان‌زاد و پیامدهای اقتصادی آن به‌طور دقیقی بررسی شده است. این گزارش بر پیامدهای سرمایه‌گذاری در راه‌حل‌های طبیعی‌محور برای مدیریت منابع آب و افزایش تاب‌آوری اجتماعی و زیست‌محیطی تاکید دارد. در این شرایط، آیا می‌توان امیدوار بود که راه نجاتی برای برون‌رفت از این بحران جهانی باشد؟

در یک گزارش جدید که در سال ۱۴۰۳ از سوی کنوانسیون مقابله با بیابان‌زایی سازمان ملل متحد و با همکاری دو نهاد پژوهشی وابسته به دانشگاه ملل متحد و سازمان همکاری بین‌المللی آلمان منتشر شده، بحران رو به گسترش آب و پدیده خشکسالی انسان‌زاد و پیامدهای اقتصادی آن به‌طور دقیقی بررسی شده است. این گزارش بر پیامدهای سرمایه‌گذاری در راه‌حل‌های طبیعی‌محور برای مدیریت منابع آب و افزایش تاب‌آوری اجتماعی و زیست‌محیطی تاکید دارد. در این شرایط، آیا می‌توان امیدوار بود که راه نجاتی برای برون‌رفت از این بحران جهانی باشد؟

خشکسالی انسان‌زاد نه فقط یک پدیده اقلیمی، بلکه نتیجه‌ای از تصمیمات نادرست انسانی است که بر پایه تخریب زیست بوم‌ها، بهره‌برداری حداکثری از منابع طبیعی و مدیریت ناکارآمد صورت می‌گیرد. این بحران در حالی جهان را در آستانه وضعیت ورشکستگی آبی قرار می‌دهد که بیش از ۱.۸ میلیارد نفر تحت تاثیر اثرات مستقیم آن قرار دارند و ۳۰۷ میلیارد دلار خسارت اقتصادی تنها یکی از ابعاد آن است.

خشکسالی دیگر نه یک حادثه طبیعی، بلکه محصولی تاریخی و تمدنی است. آن‌چه امروز جهان را در آستانه ورشکستگی آبی قرار می‌دهد، نه فقط کاهش بارش‌ها، که کاهش درک و خرد زیستن در نسبت با زمین است. گزارش رسمی و معتبر اقتصاد خشکسالی، که به همت کنوانسیون مقابله با بیابان‌زایی سازمان ملل متحد، دانشگاه ملل متحد و ابتکار اقتصاد تخریب سرزمین تدوین شده است، با داده‌هایی روشن ما را به واقعیت امروز و فردای حیات بر این خاک آگاه می‌سازد.

سالانه بیش از ۱.۸ میلیارد انسان تحت تأثیر اثرات مستقیم خشکسالی قرار می‌گیرد و ۳۰۷ میلیارد دلار خسارت اقتصادی تنها یک‌سوی ماجراست؛ در سوی دیگر، مهاجرت‌های اجباری، فروپاشی زیست‌بوم‌ها و تشدید نابرابری و امنیت غذایی در معرض تهدید قرار می‌گیرد. در حالی که هزینه اجرای طرح‌های مقابله‌ای در بازه ۲۰۱۶ تا ۲۰۳۰ تنها ۲۱۰ میلیارد دلار برآورد شده است، این رقم کمتر از هزینه‌های سالانه این فاجعه است.

خشکسالی امروز دیگر صرفا یک پدیده اقلیمی نیست؛ بلکه زاده‌ی انسان است، انسانی که با تخریب زیست‌بوم‌ها، بهره‌برداری بی‌رحمانه از زمین، تغییر کاربری‌ها و مدیریت ناپایدار منابع آبی، زیست‌جهان خود را به خشکی کشانده است. مفهومی به نام خشکسالی انسان‌زاد، در این گزارش به‌روشنی تبیین می‌شود؛ جایی که حتی در سال‌های پربارش، سرزمین‌هایی به خشکی می‌رسند، زیرا نظام مدیریتی منابع به بن‌بست می‌رسد.

با وجود تمام تلخی‌ها، امیدی در لایه‌های درونی گزارش نهفته است: راهی هست. راهی که از دل طبیعت برمی‌خیزد؛ راه‌حل‌های مبتنی بر طبیعت خواهد بود. بازسازی اکوسیستم‌ها، بازگشت به الگوهای کشاورزی حفاظتی، احیای حوضه های آبریز، ترسیب کربن(جمع آوری و ذخیره سازی دی اکسید کربن از جو) در خاک و آبیاری هوشمند از جمله روش‌هایی هستند که نه تنها مانع از بروز خشکسالی می‌شوند، بلکه بهره‌وری، اشتغال، امنیت غذایی و تاب‌آوری اقتصادی را نیز افزایش می‌دهند.

این راه‌حل‌ها، سود سه‌جانبه‌ای همچون: کاهش خسارات، افزایش درآمد و پایداری محیطی به همراه دارند. برآوردها نشان می‌دهند که به‌ازای هر دلار سرمایه‌گذاری در این راه‌حل‌ها، بین ۱.۴ تا ۲۷ دلار سود بازمی‌گردد؛ رقمی که از هر پروژه عمرانی کلاسیک فراتر می‌رود. نمونه‌هایی در پاناما، آرژانتین، اروپا و آمریکا نشان می‌دهند که کشاورزی تطبیق‌پذیر، مدیریت منابع خاک و آب، و سیاست‌گذاری پیش‌نگرانه می‌توانند از فروپاشی اقتصادی جلوگیری کنند.

متخصصان در بررسی خشکسالی انسان‌زاد تاکید می‌کنند که این پدیده نه تنها نتیجه تغییرات اقلیمی، بلکه ناشی از انتخاب‌های نادرست ماست. آن‌ها بیان می‌کنند که اعمال ما، از تخریب زیست‌بوم‌ها تا سو استفاده از منابع آب، به شکل‌گیری بحران‌های جدی زیست‌محیطی منتهی شده است. به‌عبارتی، خشکسالی امروز بازتابی از عدم درک عمیق ما از ارتباطات اکولوژیکی و نوع مدیریت ناپایدار ماست.یکی از نکات کلیدی که متخصصان به آن اشاره می‌کنند، اهمیت همکاری و هم‌افزایی همه‌جانبه است. برای تحقق این استراتژی‌ها، نیاز به ارتباط نزدیک میان تمامی ذینفعان، از کشاورزان و جوامع محلی تا دولت‌ها و بخش خصوصی، احساس می‌شود. این همکاری می‌تواند به سمت حکمرانی محلی و مشارکتی حرکت کند که تغییرات اساسی را در نگرش‌ها و رفتارها ایجاد نماید. در این میان، سرمایه‌گذاری در دانش و فناوری می‌تواند موتور محرکه‌ای برای این گذار باشد و به جوامع امکان دهد تاب‌آوری و امنیت غذایی خود را بازسازی کنند.ولی چالش در چگونگی است، نه چه چیزی! اجرای راهبردهای مبتنی بر طبیعت مستلزم مشارکت همه‌جانبه است؛ از دولت‌ها گرفته تا کشاورزان، از نهادهای محلی تا شرکت‌های خصوصی. بدون حکمرانی محلی، بدون واگذاری اختیار به مردم و بدون اصلاح نهادهای سیاسی و حقوقی، این راه‌ها به مقصد نمی‌رسند. سرمایه‌گذاری در دانش، فناوری، بیمه کشاورزی، صندوق‌های مقاومتی و بازارهای سبز از ضروریات این گذار تمدنی است.پایان پیام/

آنچه در ادامه می‌خوانید...