دغدغهمندی برای مسائل مختلف یکی از جلوههای جریان داشتن وجدان و بیتفاوتنبودن نسبت به وقایع و رخدادهای اطراف ماست؛ افرادی که نسبت به محیط زیست خود بیتفاوت نیستند و در برابر ظلم، تعدی و تخریب آن سکوت نمیکنند از دیرباز در بین مردم ما مورد احترام بودهاند. دغدغهمندی در کنار انجام اقدامات تخصصی مانند تحقیق، پژوهش و دیگر موارد میتواند به شکل موثری حل شدن شبکه مسائل محیط زیستی را پیش ببرد؛ یکی از عوارضی که ممکن بهدلیل نگاه غیرجامع و ساده نسبت به چالشهای محیطزیستی چندوجهی و چند بُعدی ایجاد شود، سادهانگاری مسائل است.
کنشهای سطحی و مسائل پیچیده!
شاید بهتر است بدانیم این رویه برخورد با مسائل، تنها به حوزههای محیطزیستی منحصر نبوده و تقریباً تمام مسائل و چالشها در برخورد با فعالین کمتر متخصص ولی بسیار دغدغهمند دچار برخوردهای سادهانگارانه و اشتباه شدهاند حال . اچ.ال. منکن (۱۹۵۶-۱۸۸۰)، روزنامهنگار و منتقد اجتماعی سرشناس آمریکایی که از تأثیرگذارترین چهرههای قرن بیستم محسوب میشود، بهدرستی اشاره کرده است: «برای هر مسئله پیچیده، پاسخی وجود دارد که واضح، ساده و اشتباه است. «این هشدار منکن، امروز در بحران کشف رود به واقعیتی تلخ تبدیل شده است.
توهم حل مسئله فرصتهای طلایی حل بحران کشف رود را نابود کرد
زمان بسیاری صرف شد تا تجربۀ ناکامی در پیگیریهای جزیرهای و کمدوام که آن هم با تلاش دغدغهمندان واقعی این عرصه شکل گرفته بود نشان دهد که شبکه مسائل کشف رود فراتر از چیزی است که بتوان با یک یا چند گزاره و فرمان حل شود. دو دهه تلاش ناموفق برای حل این بحران نشان داد که راهحلهای تکبُعدی مانند احداث تصفیهخانه بهتنهایی کافی نیستند. بحران کشف رود دارای ابعاد پیچیده زیستمحیطی، فنی-مهندسی، حقوقی، کشاورزی، اجتماعی و اقتصادی است که همگی در هم تنیده شدهاند. مشغول تخلیه روزانه تانکرها به رودخانه، گسترش حاشیهنشینی در حریم رودخانه، عدم وجود مدیریت یکپارچه، ضعف قوانین بازدارنده، کشت محصولات خوراکی در حریم آلوده رودخانه و شرایط بهداشتی نامناسب اطراف آن همگی بخشی از این چالش چندوجهی هستند.

برای حل بحرانهای پیچیده از نگاههای تکبُعدی عبور میکنیم
برای مواجهه مؤثر با این بحران، نیازمند تحولی اساسی در رویکرد خود هستیم. ایجاد نظام حکمرانی یکپارچه آب با اختیارات قانونی کافی، بازنگری اساسی در قوانین و ضمانتهای اجرایی، توسعه زیرساختها با رویکرد اکوسیستمی، برنامهریزی کاربری اراضی مبتنی بر مطالعات علمی و مشارکت جوامع محلی، همگی بخشی از راهکار جامعی هستند که باید بهصورت همزمان پیگیری شوند. درس مهم منکن به ما میآموزد که تنها با عبور از نگاه تکبعدی و اتخاذ راهبردی همهجانبه میتوان این بحران پیچیده را مدیریت کرد. تجربه دو دهه اخیر بهوضوح نشان داده که راهحلهای مقطعی نهتنها مسئله را حل نکرده، بلکه با ایجاد توهم حل مسئله، فرصتهای طلایی را از بین برده است. کشف رود دیگر تاب خطاهای شناختی و برخوردهای سطحی گذشته را ندارد. امروز، یا با نگاهی سیستماتیک از این بحران عبور میکنیم، یا بازهم باید بیننده نابودی آن باشیم. زمان آن فرا رسیده که با نگاهی سیستماتیک و بین¬رشته¬ای، به همه ابعاد این بحران بهصورت یکپارچه بپردازیم.